معنی هنری جیمز

سخن بزرگان

هنری جیمز

اکنون، زمان آن رسیده است که زندگی رؤیایی خود را آغاز کنید.

حل جدول

هنری جیمز

نویسنده اثر تصویر یک بانو


اثری از هنری جیمز

بال های کبوتر، تصویر یک زن، تنگ اهریمنی، جام طلایی، سفیران، میدان واشنگتن

بالهای کبوتر، تصویر یک زن، تنگ اهریمنی، جام طلایی، سفیران، میدان واشنگتن

لغت نامه دهخدا

هنری

هنری. [هَُن َ] (ص نسبی) اهل هنر. هنرمند. هنرور:
خواجه ٔ سید ابوسهل رئیس الرؤسا
احمدبن الحسن آن بارخدای هنری.
فرخی.
آن هنری خواجه ٔ جلیل چو دریاست
با هنربیشمار و گوهر بی عد.
منوچهری.
آفرین زآن هنری مرکب فرخ پی تو
که به یک شب ز بلاساغون آید به طراز.
منوچهری.
هنری سرفکنده چون لاله است
که کلاهش به سر ندوخته اند.
خاقانی.
هرکو هنری است و عیب خود گفت
با جان هنر قرین شمارش.
خاقانی.
|| دلیر: سام نریمان را پرسیدند که آرایش رزم چیست ؟ گفت: فر ارجمند شاه، دانش سپهبد بارای و مبارز هنری. (نوروزنامه).

واژه پیشنهادی

اثری از هنری جیمز

بوستونی ها


رمانی از هنری جیمز

پرتره یک بانو

سفرای کبار

اروپایی ها

جام زرین

سخت‌تر شدن اوضاع


اثری زا هنری جیمز

برج عاج

اصطلاحات سینمایی

هنری

صفتی است برای آثار یا بازیگران شاخصی که برگزیده و گزیده کارند. مشخصه اصلی آنها اندیشه ورزی و اندیشه سازی است. آثاری چون « هامون » اثر جاودانه ی مهرجویی درایران وسه گانه ی کیلو فسکی (سفید، آبی، قرمز) درسینمای جهان اشخاصی مانند کوبریک درکارگردانی وبازیگر فقیدی چون مارلون براندو دردوران اوج بازیگری، نمونه ی بارز آثار واشخاص هنری هستند.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

سبک هنری

سایاگ هنری

فرهنگ فارسی هوشیار

فیلم هنری

رخشاره ی هنری

معادل ابجد

هنری جیمز

325

قافیه

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری